چند شب پیش با مامان برنامه ریختیم عصر برویم خانه دختر خاله ام حاضر شدیم و طبق معمول من نشستم پشت فرمون ، توی مسیر یک مسیر را اشتباه رفتم و کلا افتادیم تو دور گشتن ،هر چی میرفتیم مقصد پیدا نمیکردیم توی نقشه اسنپ نگاه میکردم و میرفتم ،سر یک چهااره امدم از ماشین کناری ادرس بپرسم، مرد جوانی بود تا ازش پرسیدم و نگاهش به صورتم افتاد ماتش برد چند لحظه مکث کرد ک برای اینکه پررو نشود رویم را برگرداندم و گذاشتم جواب سوالم را به مادرم بدهد ://////
- ۰۱/۰۴/۰۶